پارت چهارده

زمان ارسال : ۷۴ روز پیش

این صدای پاشا نبود، نه... این صوت کریه و ضارب حقیقت نداشت.

باز هم مثل قبل، صدایش نه تنها در گوشم بلکه در همه‌ی جانم پیچید.

- مهرو، قایم شدی عزیزم!

جسم مرتعش خود را در آغوش کشیدم و همراه با ضجه‌های دردناکم، فریاد زدم:

- ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید